میر احمد امیرشاهی؛ جمشید صالحی صدقیانی؛ محبوبه ربیعی؛ سمانه پارسا
دوره 21، شماره 69 ، دی 1391، ، صفحه 1-23
چکیده
امروزه شرکت ها در جهت به کارگیری منابع به منظور توسعه نام و نشان تجاری سرمایه گذاری هایزیادی انجام می دهند. در این راستا، شرکت های بسیاری از راهبرد تعمیم نام و نشان تجاری استفادهمی کنند. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مصرف کنندگان نسبت به محصولات جدیدیکه از راهبرد تعمیم نام و نشان تجاری استفاده می کنند، و در آن عکس العمل مصرف ...
بیشتر
امروزه شرکت ها در جهت به کارگیری منابع به منظور توسعه نام و نشان تجاری سرمایه گذاری هایزیادی انجام می دهند. در این راستا، شرکت های بسیاری از راهبرد تعمیم نام و نشان تجاری استفادهمی کنند. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مصرف کنندگان نسبت به محصولات جدیدیکه از راهبرد تعمیم نام و نشان تجاری استفاده می کنند، و در آن عکس العمل مصرف کنندگان نسبتبه 21 محصول جدید فرضی که از چهار نام و نشان تجاری واقعی استفاده کرده اند مورد ارزیابی قرارمی گیرند. نتایج این مقاله که تحقیقی توصیفی و از نوع پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعاتمورد نیاز آن از پرسشنامه استفاده شده است، نشان می دهند نگرش نسبت به محصولات جدید فرضی) زمانی مثبت تر است که: 2( کیفیت ادراک شده از محصول اصلی نام و نشان تجاری بالا باشد و 1بین محصول اصلی و محصول جدید تناسب وجود داشته باشد. یافته های این تحقیق همچنین نشانمی دهند که بعضی از تداعی های ذهنی در مورد نام و نشان های تجاری اصلی به محصولات جدیدفرضی آنها منتقل می شوند.
حسن درویش؛ سید مهدی الوانی؛ جمشید صالحی صدقیانی؛ حسن عباس زاده
دوره 21، شماره 66 ، دی 1390، ، صفحه 79-99
چکیده
در دنیای امروز، کارآفرینی و گرایش به آن نقش مهمیرا در بقا و توسعه سازمانها در محیطهای متلاطم و پویا ایفا میکند. امروزه توسعه گرایش به کارآفرینی به منظور تقویت نوآوری، ابتکارعمل و مخاطره پذیری در سازمانها از جمله مباحث مورد توجه در ادبیات مدیریت است؛ در خصوص ابعاد و مولفههای گرایش به کارآفرینی1 نظیر نوآوری، ابتکارعمل ...
بیشتر
در دنیای امروز، کارآفرینی و گرایش به آن نقش مهمیرا در بقا و توسعه سازمانها در محیطهای متلاطم و پویا ایفا میکند. امروزه توسعه گرایش به کارآفرینی به منظور تقویت نوآوری، ابتکارعمل و مخاطره پذیری در سازمانها از جمله مباحث مورد توجه در ادبیات مدیریت است؛ در خصوص ابعاد و مولفههای گرایش به کارآفرینی1 نظیر نوآوری، ابتکارعمل و مخاطره پذیری پژوهشهای متعددی انجام شده است اما عوامل سازمانی مناسب میتواند نقش تعیین کنندهای در توسعه گرایش به کارآفرینی داشته باشد. هدف این مقاله بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر گرایش به کارآفرینی در نظام بانکی کشور میباشد .جامعه آماری این پژوهش1200 نفر از کارکنان بانکهای خصوصی در شهر تهران بوده است. به منظور گردآوری دادهها، پرسشنامه پژوهش به 350 نفر از کارکنان به صورت تصادفی ارائه شد که از این تعداد 284پرسشنامه برگشت داده شد و این تعداد در تجزیه و تحلیل آماری(که از طریق SPSSو لیزرل انجام شد) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که حمایت مدیریت عالی و سیستم پاداش کارآمد بیشترین نقش را در توسعه گرایش به کارآفرینی در نظام بانکی کشور داشته و عواملی نظیر برقراری روابط سازنده بینسازمانی، عدم تمرکز و رسمیت در مرحله بعدی میتواند گرایش به کارآفرینی در نظام بانکی کشور را تقویت کند.